عوامل بازدارنده ازدواج به مجموعهای از موانع و چالشهایی اطلاق میشود که ممکن است افراد را از تصمیم به ازدواج بازدارند. این عوامل میتوانند در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی شخصی ظهور کنند. در واقع، هر یک از این موانع میتوانند به تنهایی یا به طور ترکیبی، تمایل افراد به تشکیل خانواده و ورود به زندگی مشترک را تحت تأثیر قرار دهند.
در دنیای امروز، افراد با شرایط و توقعات متفاوتی روبهرو هستند و این وضعیت ممکن است باعث شود که آنها نسبت به ازدواج دیدگاههای متفاوتی داشته باشند. فشارهای اجتماعی و اقتصادی، انتظارات بالای فرهنگی و نیز تجارب شخصی هر فرد میتواند به شکلگیری این موانع منجر شود. به عنوان مثال، برخی ممکن است به خاطر ترس از شکست یا عدم تطابق ارزشها و اهداف خود با شریک آینده، از ازدواج خودداری کنند.
بهطور کلی، عوامل بازدارنده ازدواج میتوانند به عنوان نشانههایی از چالشهای فردی و اجتماعی در جوامع مدرن شناخته شوند و درک دقیق آنها میتواند به تحلیل بهتری از دلایل عدم تمایل به ازدواج کمک کند.
یک سری عوامل بازدارنده ازدواج وجود دارند که مانع ازدواج افراد و تشکیل خانواده می شوند. یکی از بزرگترین و مهمترین تصمیم های هر فرد در زندگی، ازدواج کردن است. ازدواج نقش بسیار تعیین کننده ای در آینده و سرنوشت فرد دارد. هر شخصی در زندگی خود به یک شریک احساسی و عاطفی نیاز دارد که باقیمانده زندگی خود را با او سپری کند پس به خاطر اینکه احساس امنیت و آرامش داشته باشد باید خیلی دقت کند تا فرد مناسبی را از هر نظر برای زندگی انتخاب کند.
این عوامل بازدارنده در ازدواج عبارتند از:
فهرست مطالب
ایجاد ناهماهنگی تحصیلی بین دو جنس
در جامعه ای که الان زندگی می کنیم خانم ها نسبت به سال های گذشته علاقه خیلی بیشتری به درس و تحصیل دارند و برای آن اهمیت زیادی قائل هستند و دوست دارند که تحصیلاتشان را در مقاطع بالا ادامه دهند.
ولی پسران در حال حاضر دوست دارند که هرچه زودتر وارد بازار کار شوند و فقط تعداد کمی از آن ها به ادامه تحصیل فکر می کنند و دوست ندارند که در مقاطع بالا تحصیلات خود را ادامه دهند. به همین خاطر بین پسران و دختران از لحاظ تحصیلی و سطح سواد ناهماهنگی هایی به وجود می آید.بر مبنای این ناهماهنگی خانم ها از ازدواج با کسی که سطح تحصیلاتش از او کمتر است دوری می کنند و دوست دارند که با کسی ازدواج کنند که از لحاظ تحصیلی همسطح و یا از خودشان بالاتر باشد.
-مخالفت والدین
یکی دیگر از عوامل بازدارنده ازدواج در بین جوانان مخالفت والدین است. طبق نظر روانشناس دکتر ماهرخ بریری پدر و مادر ها ممکن است به دلایل گوناگون با ازدواج بچه های ی خود مخالفت کنند و با آن ها هم عقیده نباشند. احتمال دارد کسی را که دختر یا پسر برای ازدواج انتخاب کرده است از نظر پدر و مادرش مناسب نباشد و معتقد باشند که نمی توانند با هم زندگی مشترک موفقی داشته باشند و می توانند گزینه ی مناسب تری را برای ازدواج انتخاب کنند.
نظر پدر و مادرها گاهی اوقات احتمال دارد که درست باشد و دختر یا پسرشان را از خطر احتمالی دور و حفظ کند زیرا پدر و مادرها خوشبختی بچه های خود را می خواهند ولی بعضی وقتا ممکن است عقیده و نظر والدین کمی اشتباه باشد و بدون داشتن هیچ دلیل منطقی از ازدواج فرزندشان جلوگیری کنند.
-لازم داشتن شغل و مسکن مناسب
در جامعه امروزی داشتن مسکن و شغل یکی از مهمترین شرایط لازم و ضروری برای ازدواج است و اشخاصی که بیکار هستند و یا شغل مناسبی ندارند پس از لحاظ شغلی امنیت ندارند و نمی توانند یک گزینه مناسب و خوب برای ازدواج پیدا کنند زیرا نداشتن امنیت شغلی و یا به طور کلی امنیت شغلی از عوامل بازدارنده ازدواج است.
امروزه یکی از موانع خیلی بزرگ برای جوانان، نداشتن مسکن و شغل مناسب است زیرا جوانان به خاطر شرایط اقتصادی بد و نامناسب از عهده ی مخارج زندگی خود به خوبی بر نمی آیند و همین مساله باعث می شود که ازدواج آن ها چند سالی تاخیر داشته باشد.
-بیماری جسمی و روحی
طبق مطالعات و تحقیقات انجام شده خیلی از مشکلات جنسی و جسمی و اختلالات روحی و روانی مشکلاتی را برای افراد به وجود می آورد که باعث مختل شدن زندگی زناشویی شده و تاثیرات زیادی بر زندگی آن ها می گذارد. این مشکلات و بیماری ها عبارتند از:
-پرخاشگری های عصبی و غیر عادی
-افسردگی حاد
-بد دلی و سوءظن
-وسواس عملی و فکری
-عدم تعادل روحی و روانی و…
اگر دختر یا پسر قبل از ازدواج درگیر هرکدام از این بیماری ها بود باید قبل از تصمیم به ازدواج و شروع کردن یک زندگی دیگر آن ها را درمان کند و اگر بیماری او قابل درمان نباشد باید هنگام ازدواج آن را با طرف مقابلش در جریان بگذارد تا او با دید باز و با آگاهی کامل تصمیم بگیرد و دست به انتخاب بزند.
-دیدگاه بد نسبت به ازدواج
اکثر جوانان هنگامی که زندگی اطرافیان و یا دوستان خود را می بینند که در ازدواج و زندگی زناشویی خود دچار شکست شده اند دیدگاه بدی نسبت به زندگی زناشویی و تشکیل خانواده پیدا می کنند و در واقع از ازدواج کردن واهمه دارند.
ولی آن ها باید این مساله را در نظر بگیرند که شرایط زندگی افراد با یکدیگر کاملا متفاوت است و هر کسی اندازه انطباق و سازگاری او متفاوت می باشد و مشکلات و خواسته های متفاوتی نیز دارد و زندگی افراد شبیه به هم نیست.
جوانان برای اینکه ازدواج خوب و موفقی داشته باشند حتما باید به بلوغ عاطفی، فکری و جسمی رسیده باشند چون افرادی که به بلوغ فکری نرسیده باشند ازدواج کنند مسلما نمی توانند ازدواج و زندگی زناشویی موفقی داشته باشند و احتمال دارد که زندگی خوبی نداشته باشند و با شکست روبرو شوند.
ذکر این نکته لازم است که افراد علاوه بر رسیدن به بلوغ، باید نسبت به دیگر معیارهای ازدواج و همچنین انتخاب همسر اطلاع و آگاهی کامل داشته باشند تا با شناخت کامل انتخاب کنند و زندگی زناشویی موفقی داشته باشند.
اندازه دانش و آگاهی در مسئله ازدواج و زندگی زناشویی و همچنین مهارت های ارتباطی خیلی مهم است و هر چقدر که فرد در این زمینه دانش بیشتری داشته باشد و با تجربه تر باشد موفق تر خواهد بود.
-ازدواج پیشین
افرادی که قبلا در زندگی زناشویی خود شکست خورده اند احتمال دارد که برای ازدواج مجدد و تشکیل یک زندگی دیگر بر مبنای ملاک های که قبلا داشته اند انتخاب کنند و روی آن ملاک ها تاکید داشته باشند در حالی که این طرز فکر کاملا اشتباه است و آن ها باید بر اساس ملاک های جدیدی تصمیم بگیرند و دست به انتخاب بزنند. آن ها باید در مورد ملاک هایی مانند زیبایی، تفاوت سنی، شرایط تحصیلی و اقتصادی و … بازبینی هایی داشته باشند.افراد باید برای تشکیل زندگی مجدد در انتخاب خود دقت خیلی زیادی داشته باشند و عواملی را که سبب شکست او در زندگی زناشویی قبلی شده است را در نظر بگیرد تا بتواند انتخاب درست تری داشته باشد.
نقش خانواده ها در ازدواج چگونه باید باشد
خانوادهها در ازدواج میتوانند نقشی حمایتی و سازنده ایفا کنند، ولی نکته کلیدی این است که حد و مرز این نقش را بدانند. همراهی و مشورت دادن به فرزندان بهجای تصمیمگیری یا تحمیل نظر، رویکردی سالم و مؤثر است. خانوادهها میتوانند با توجه به تجربههای خود، راهنماییهایی بدهند که فرزندانشان با دید بازتری وارد زندگی مشترک شوند، اما در عین حال باید به انتخابها و سلیقههای فردی فرزندانشان هم احترام بگذارند.
وقتی خانوادهها به عنوان مشاور و پشتیبان کنار فرزندان باشند، فضای امنی برای بحث و تبادل نظر بهوجود میآید. این همراهی به فرزندان کمک میکند تا با اعتماد بیشتری قدم بردارند. از طرفی، دخالتهای بیش از حد یا اصرار بر تصمیمات قدیمی و سنتی میتواند استقلال فکری جوانان را تضعیف کند و در نهایت به تنشهای بیشتر منجر شود. بنابراین، نقش خانوادهها باید ترکیبی از حمایت، همدلی و احترام به انتخابهای شخصی باشد.
نقش مشاوره در انتخاب همسر مناسب
مشاوره در انتخاب همسر مناسب به عنوان یک ابزار کلیدی در فرآیند ازدواج شناخته میشود. در دنیای امروز، با وجود تنوع فرهنگی و اجتماعی، افراد به دنبال روابطی هستند که نه تنها بر پایه عشق بلکه بر اساس شناخت صحیح از یکدیگر بنا شده باشد. مشاوره به افراد کمک میکند تا با شناخت بهتری از خود و خواستههایشان، انتخابهای بهتری داشته باشند.
یکی از مزایای مشاوره ازدواج، فراهم آوردن فضایی امن برای گفتگو درباره مسائل و دغدغههاست. در این فضا، افراد میتوانند بدون قضاوت، احساسات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و نظرات متخصصین را بشنوند. این فرآیند به آنها کمک میکند تا انتظارات واقعیتری از زندگی مشترک داشته باشند و درک بهتری از نقاط قوت و ضعف خود و شریک آیندهشان پیدا کنند.
علاوه بر این، مشاوره میتواند به شفافسازی ارزشها و اهداف زندگی کمک کند. افرادی که با مشاوران حرفهای کار میکنند، معمولاً با ابزارهایی برای تحلیل شخصیت و روابط آشنا میشوند که این موضوع در نهایت به انتخاب یک همسر مناسب منجر میشود. بنابراین، مشاوره میتواند سنگ بنای یک ازدواج موفق و پایدار باشد.
در کلینیک مشاوره ندای درون مشاوران خیلی باتجربه ای وجود دارد که می توانند قبل از ازدواج به جوانان مشاوره بدهند و به آن ها کمک کنند که انتخاب درست تری داشته باشند.